هوالعزیز
این دهان بستی دهانی باز شد گو خورنده لقمه های راز شد
و از آنچه مذکور شد معلوم شد که صمت و خاموشی با وجود سهولت و آسانی او نافع ترین چیزهاست از برای انسان و از برای بعضی سخنان اگر چه بعضی فواید هست اما امتیاز میان خوب و بد سخن نهایت صعوبت دارد و علاوه بر این چون زبان را رها کردی اقتصار بر سخنان بی عیب مشکل است.
منقول است که چهار پادشاه به ملاقات یکدیگر رسیدند و در یک مجمع جمع شدند ، ورأی هند ، خاقان چین ، کسری عجم و قیصر روم و همه در مذمت سخن گفتن و مدح خاموشی متفق گشتند ، یکی از ایشان گفت من هرگز از خاموشی پشیمان نشده ام امابسیار بر سخنی که گفته ام پشیمانی خورده ام و دیگری گفت هرگاه من کلمه ای را گفتم او مالک من می شود و دیگر مرا اختیاری از آن نیست و مادامی که نگفته ام مالک و صاحب اختیار آنم و سوم گفت عجب دارم از برای متکلم چه ؟ اگر کلامی بر خود او برگردد ضرر می رساند و اگر برنگردد نفعی به او نمی رساند و چهارم گفت به رد آنچه نگفته ام قادرترم از رد آنچه گفته ام
منبع:معراج السعادة عالم ربانی ملا احمد نراقی (ره)
یکی از بزرگان پارسایی را گفت: چه گویی در حق فلان عابد که دیگران در حق او به طعنه سخنها گفته اند؟
گفت: بر ظاهرش عیب نمی بینم و در باطنش غیب نمی دانم.
هر که را جامه پارسا بینی پارسا دان و نیکمرد انگار
ور ندانی که در نهانش چیست محتسب را درون خانه چه کار؟
گلی از گلستان سعدی علیه الرحمه
زبان بریده بکنجی نشسته صم بکم
به از کسی که نباشد زبانش اندر حکم
و بدانکه ضد همه ی آفات زبان و مفاسد آن، صمت و خاموشی است و کسی را خلاصی از آفات زبان جز بآن نیست و آن از محاسن شیم و صاحب آن در نزد همه کس عزیز و محترم است و باعث جمعیت خاطر و افکار و موجب دوام هیبت و وقار و فراغت از برای ذکر و عبادت و سلامتی در دنیا و آخرت است و از این جهت سید رسل صلی الله علیه و آله فرمود من صمت نجی هر که خاموشی را شعار خود ساخت نجات یافت و فرمود هر که ایمان آورد بخدا و رسول باید هر سخنی که می گوید خیر باشد یا خاموش نشیند .
اعرابی به خدمت آن حضرت آمد عرض کرد مرا به علمی دلالت کن که داخل بهشت شوم فرمود گرسنگان را سیر کن و تشنگان را سیراب نمای پس اگر قدرت بر اینها نداشته باشی زبان خود را از غیر سخن خیر محافظت کن که به این سبب بر شیطان غالب می گردی و فرمود چون مؤمن را خاموش و صاحب وقار بینید به او تقرب جوئید که حکمت بر دل او القا می شود . و نیز فرمود مردم سه طایفه اند غانم و سالم و هالک، غانم کسی است که ذکر خدا کند و سالم آنست که سکوت را شعار خود سازد و هالک آنست به سخنان باطل فرو رود.
تأمل کنان در خطا و صواب
به از ژاژ خایان حاضر جواب
روزی شخصی به خدمت آن سرور آمد و عرض کرد یا رسول الله مرا وصیتی کن، فرمود زبان خود را محافظت کن، باز عرض کرد مرا وصیتی کن ، باز فرمود زبان خود را محافظت کن.
از عیسی بن مریم مرویست که عبادت ده جزء است نه جزو آن خاموشی است و یکی در قرار و فرمود که پر سخن نگوئید در غیر ذکر خدا بدرستیکه کسانیکه بسیار سخن می گویند دلهای ایشان را قساوت فرو گرفته است و نمی دانند و از آن غافلند. لقمان پسر خود را گفت ای فرزند اگر چنان پنداری که سخن گفتن نقره است بدان که سکوت طلاست و حضرت امام محمد باقر علیه السلام فرمود که این است و جز این نیست که شیعیان و دوستان ما زبان ایشان لال است و از حضرت امام جعفر صادق علیه السلام مرویست که از جمله ی حکمت آل داود این بود که بر عاقل لازم است که شناسائی با اهل زمان خود داشته باشد و روبکار خود آورده باشد و نگاهبان زبان خود باشد و در کتاب مصباح الشریعة از آن جناب منقول است که فرمود خاموشی کلید هر راحتی است از دنیا و آخرت و باعث خوشنودی پروردگار و سبکی حساب روز شمار است و سبب محفوظ بودن از لغزش و خطا است و زینت عالم است و پرده ی جاهل.
چو در بسته باشد چه داند کسی
که گوهر فروش است یا پیله ور
ریاضت نفس به آنست و شیرینی عبادت از آن قساوت دل برطرف می گردد و مروت و عفاف حاصل می شود پس در را بر روی زبان خود ببند.
قطره ای از اقیانوس علم اخلاق ( معراج السعادة عالم ربانی ملا احمد نراقی (ره) )
قدرتمندان، از قدرت خدا غافلند ، و از قهر آن بی خبر ، و از شدید العقابیش بی اطلاع ؛ و الا اگر میدانستند و یا باور مینمودند سریع الحسابی او را ، هرگز به این قدرتهای کذایی خودشان، دل نمی بستند ، ظلم شان مضاعف نمی کردند ، اخم و گره به پیشانی و ابروان نمی انداختند ، باد به غبغب جای نمی دانند ، مسند نشینی آنها را هار و درنده نمی کرد و دو روز عمرشان و ثانیه های مقامشان آنها را از خود بیگانه نمی ساخت و مغرور نمی کرد. آیا چه شد که اینها اینچنین گشتند : آنقدر ریا ورزیدن و بقدری دروغ بافتند تا آنکه بغیر از غیر، خودشان نیز مورد اغوا و اغفال تار تنیده عنکبوتیشان گردید ؛ و حال از دیگران بد یا خوب ، سخت یا آسان ، گران یا سبک گذشت ؛ و همین بس عبرتی که حاصل عوام شد و دیگر فریب شان عیان ؛ و اما چه بر سر خودشان آمده مستی، نیستی، هیچی .
برگرفته از کتاب ( نگاه عارف ) استاد کاووس علیشاهی
آیا تنها عرق خوران مستند و تنها مستی، همان این مستی است؟